کد مطلب:153820 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

نیرنگ ابن زیاد برای دستیابی به مسلم
عبیدالله بن زیاد پس از تلاش بسیار به مخفیگاه مسلم دست نیافت و لذا برای آن كه از جایگاه وی مطلع گردد سه هزار درهم به غلامش معقل داد و گفت نزد یاران مسلم برو و با آنها انس بگیر و بگو من از اهالی حمض هستم و این پول را برای كمك به قیام آورده ام معقل به مسجد رفت و شنید كه مردم با هم صحبت می كنند و با اشاره به مسلم بن عوسجه كه در حال نماز بود می گویند: این مرد برای حسین بیعت می گیرد.

معقل نزد مسلم بن عوسجه رفت و صبر كرد تا نمازش را سلام داد به او گفت: من مردی هستم از شهرهای شام كه خدا بر من منت نهاده و مرا از دوستان اهل بیت قرار داد و این سه هزار درهم آورده ام و می خواهم با مردی كه شنیدم به این شهر آمده و برای حسین پسر پیامبر بیعت می گیرد ملاقات كنم و از عده ای شنیده ام كه شما با نماینده پسر پیغمبر مربوط هستید و شما این پول را بگیرید و مرا بخدمتش ببرید تا با او بیعت كنم و می توانید قبل از رسیدن بخدمتش از من بیعت بگیرید.

مسلم گفت: من از ملاقات با شما خوشحالم امید است كه به هدفت برسی و خداوند بوسیله ی تو خاندان پیامبرش را یاری كند ولی دوست نداشتم كه قبل از تعیین سرنوشت این مرد طاغی شناخته شوم آنگاه مسلم بن عوسجه از معقل بیعت گرفت و با عهد و میثاق قوی كه این امر را پنهان نماید روزهای متمادی آمد و رفت می كرد تا آن كه به خانه ی هانی راه یافت و اخبار مسلم بن عقیل و شیعیان را به ابن زیاد گزارش می نمود [1] او اولین كسی بود كه


وارد می شد و آخرین كسی بود كه خارج می گردید [2] .


[1] مقاتل الطالبين ص 97 - بحار ج 44/ ص 324 - اعيان الشيعه ج 1/ ص 591 - كامل 4/ص 25 - ارشاد مفيد ص 207 - صبري ج 7/ ص 249 - انساب ج 2 / ص 79.

[2] خطرات خوش باوري:

در امور سياسي به تناسب اهميت كار بايد دقت بيشتري معمول گردد بويژه در نهضت ها و انقلابات بزرگ از آنجا كه قدرتهاي استكباري از هر گونه وسيله نامشروع براي درهم كوبيدن نهضت و شكست انقلاب استفاده مي كنند ضرورت انقلاب ايجاب مي كند كه از خوش بيني و زودباوري و حسن ظن احتراز جست بخصوص آنكه اگر مخالفين انقلاب افراد بي دين و لاابالي و دنياپرست باشند ضربه شديدي به انقلاب وارد مي سازند كه نظير آن داستان معقل است كه به لحاظ خوش باوري مسلم بن عوسجه در انقلاب رخنه نمود و موجبات شكست آن را فراهم ساخت لذا در داستان معقل مواردي به چشم مي خورد كه مسئولان مي بايستي به آن بيشتر توجه مي كردند.

1- با توجه به اينكه معقل خود را اهل شام معرفي نموده و با سابقه زيادي كه مؤمنان از دشمني شاميان داشتند نمي بايستي به سادگي نسبت به او اعتماد و اطمينان مي كردند.

2- پرداخت وجه يكي از چيزهائي است كه موجب حصول اطمينان مي گردد و در موارد ضروري براي حصول اعتماد نوعا از اين حربه استفاده مي شود ليكن متاسفانه علاقمندان به انقلاب آن را حمل بر توجه و علاقه مردم به انقلاب مي كنند و به آساني آن را مي پذيرند و به عواقب آن نمي انديشند.

3- با توجه به اينكه جاسوس ابن زياد اولين فردي بود كه صبحها به خانه هاني مي آمد و آخرين كسي بود كه خارج مي شد اعضاء ثوره مي بايستي به موقعيت او پي ببرند هر چند افراد جاسوس و نفوذي در كار خود مهارت داشته باشند.

متاسفانه در انقلاب اسلامي ايران هم افراد نفوذي عمال اجنبي از اين گونه حربه ها استفاده كردند و خوش باوري و حسن نيت مصادر امور از يك سو و خرابكاري هاي انقلابي نمايان از سوي ديگر لطمه فراواني به انقلاب وارد ساخت.